سازمانهاي بازداشتگاهي
فوکو همانند اروينگ گافمن، توجه زيادي به مطالعه ي سازمانهايي نشان داده است که در آنها افراد براي مدتهاي طولاني از نظر فيزيکي از دنياي خارج جدا مي شوند. در اين گونه سازمانها، افراد زنداني مي شوند - از محيط اجتماعي
نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري
مترجم: منوچهر صبوري
فوکو همانند اروينگ گافمن، توجه زيادي به مطالعه ي سازمانهايي نشان داده است که در آنها افراد براي مدتهاي طولاني از نظر فيزيکي از دنياي خارج جدا مي شوند. در اين گونه سازمانها، افراد زنداني مي شوند - از محيط اجتماعي خارج دور نگه داشته مي شوند. به گفته ي گافمن، زندانها، آسايشگاهها و ساير سيستمهاي بازداشتگاهي(1) به علت ماهيت "کاملاً بسته" شان اساساً با سازمانهاي ديگر فرق مي کنند. (Goffman, 1961) فوکو با اين نظر موافقت دارد، اما در عين حال کوشش مي کند نشان مي دهد که مطالعه ي سازمانهاي بازداشتگاهي مي تواند نشان دهد که سازمانهاي ديگر چگونه اداره مي شوند. نظارت و انضباط پيش از آنکه به طور گسترده در انواع ديگر سازمانها مورد استفاده واقع گردد نخستين بار در محيطهاي بازداشتگاهي برقرار گرديد. زندانها، آسايشگاهها و سربازخانه ها به روشني و به تفصيل ماهيت نظارت و انضباط را نشان مي دهند، دقيقاً به اين علت که در صددند حداکثر کنترل را بر رفتار افراد خود اعمال کنند. از اين روي فوکو آشکارا پاسخي منفي را در نظر دارد هنگامي که مي پرسد، "آيا شگفت انگيز است که زندانها به کارخانه ها، مدارس، سربازخانه ها، بيمارستانها که همه شبيه زندانها هستند، شباهت دارند؟" (Foucault, 1979, p.228)
توسعه ي سازمانهاي بازداشتگاهي
سازمانهاي بازداشتگاهي در قرون وسطي نادر بودند. زندان و سياهچال وجود داشت، اما آنها معدود و پراکنده بودند و مکانهايي محسوب نمي شدند که مجرمان و جانيان محکوم دوره ي محکوميت ثابتي را در آن بگذرانند. افراد در آنها يا به منظور جلوگيري از مخالفت سياسي يا شکنجه کردن به منظور گرفتن اطلاعات و يا انتظار کشيدن براي محاکمه نگهداري مي شدند. بيماران رواني يا در درون اجتماع زندگي مي کردند، يا مجبور بودند در حومه ي شهرها سرگردان باشند. هيچ گونه آسايشگاه يا بيمارستان رواني وجود نداشت.پيدايش نهادهاي بازداشتگاهي به اوايل قرن هجدهم برمي گردد، اگرچه زندانها و آسايشگاهها تنها بيش از يک قرن پس از آن معمول گرديدند. هر دو سازمان از بنيادهاي قديمي تري به نام "بيمارستانهاي عمومي" پديد آمده اند. واژه ي بيمارستان، به گونه اي که در آن زمان به کار مي رفت اصولاً به معناي جايي نبود که از بيماران مراقبت مي کنند. بلکه به مفهوم جايي براي نگهداري افراد بود و اکثراً از ولگردان، افراد ناقص عقل و بيماران رواني پر شده بود. "بيمارستانها" مي بايد به اصلاح افرادي که در آنها نگهداري مي شدند کمک مي کردند، و به اين منظور اغلب مکانهايي بودند که در آن کار اجباري، در برابر دستمزدهاي بسيار پايين انجام مي شد.
ساختن آسايشگاههاي رواني در اواخر قرن هجدهم در اروپا و کمي بعد در ايالات متحده آمريکا آغاز گرديد. زندانها به صورتي که ما امروز مي شناسيم نخستين بار در حدود همان دوره داير گرديدند. اما مدتي طول کشيد تا اين سازمانها کم و بيش به طور کامل از بيمارستانهاي قديمي جدا شوند. جان هاوارد، (2) يکي از اصلاحگران زندان درباره ي ديدار خود از بيمارستاني در برلين در سال 1781 مي نويسد که آنجا پر بود از "بيکاره ها"، "اراذل و افراد هرزه و فاسد، "معلولين و جانيان" و "پيرزنان بينوا و کودکان تيره روز"، که همه را با همديگر درآميخته بودند.
به گفته ي فوکو، "پانوپتيکُن"(3)- که توسط جرمي بنتام(4) در نيمه ي قرن نوزدهم طرح ريزي گرديد- به بهترين وجهي تفاوتهاي ميان بيمارستانهاي قديمي و زندانهاي جديد را نشان مي دهد. پانوپتيکن نامي بود که بنتام به زندان نمونه اي که طرح ريزي کرد داده بود، و در موارد مختلفي سعي کرد که آن را به حکومت بريتانيا بفروشد. اين طرح هيچ گاه به طور کامل اجرا نگرديد، اما بعضي از اصول اساسي آن در زندانهايي که در قرن نوزدهم در ايالات متحده آمريکا، بريتانيا و چندين کشور قاره ي اروپا ساخته شد مورد استفاده واقع گرديد. پانوپتيکن دايره شکل بود، و سلولها گرداگرد کناره بيروني ساخته مي شد. در مرکز آن يک برج بازرسي قرار داشت. هر سلول دو پنجره داشت که يکي رو به برج بازرسي و ديگري رو به بيرون بود. هدف طرح اين بود که زندانيان در تمام اوقات در معرض ديد نگهبانان باشند. پنجره هاي برج مي بايست با کرکره ي متحرک پوشانده شوند، به طوري که در عين حال که کارکنان زندان مي توانستند زندانيان را دايماً زير نظر داشته باشند، خودشان ديده نمي شدند.
از جمله تأثيرات ديگري که طرح پانوپتيکن داشت کمک به گسترش اصل سلولهاي جداگانه براي افراد يا گروههاي کوچک زندانيان بود. در محبسهاي قديمي، افراد را در اتاقهاي بسيار بزرگي نگهداري مي کردند، که در آنها هم کار کرده و هم مي خوابيدند. طرح معماري زندانها کاملاً به طور مستقيم بر طرح انواع ديگر سازمان تأثير گذارد، براي مثال بعضي از کارخانه هاي اوليه، توسط معماراني طرح ريزي شد که قبلاً زندانها را طراحي کرده بودند.
بديهي است، سازمانهاي بازداشتگاهي در ميان سازمانهاي امروزي در اقليت اند. افراد يا تنها بخشي از روز يا هفته را در محدوده اکثر اين نهادها، مانند مدرسه يا محل کار، مي گذرانند يا فقط براي دوره هاي کوتاهي در سازمانهايي مانند بيمارستان به سر مي برند. با وجود اين شباهتهاي آشکار ميان سازمانهاي بازداشتگاهي و غير بازداشتگاهي وجود دارد، و فوکو درست مي گويد که مطالعه ي هر يک مي تواند به درک ما از ديگري کمک کند.
پي نوشت ها :
1. carceral systems
2. John Howard
3. Panopticon
4. Jeremy Bentham
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}